بسم الله الرئوف ...علیبسم الله الرئوف ...علی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
آبجی بزرگهآبجی بزرگه، تا این لحظه: 21 سال و 9 ماه سن داره
آبجی کوچیکهآبجی کوچیکه، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه سن داره

همه ی بچه های من

33 - ماه دهم (اولین نشستن)

دیروز 92/12/3 علی تونسته بود خودش از حالت خوابیده  بنشینه که بابایی و آبجی  بزرگه دیده بودن ولی من ندیده بودم که بالاخره شب که داشتم تخمه میخوردم دیدم علی داره سینه خیز دنده عقب میره تعجب کردم که این چرا داره از من دور میشه ودنده عقب میره که یهو دیدم نشست خیلی جالب بود قربون نشستن دنده عقبیت برم تپلکم     امروزم قراره زانوی مادر جونو عمل کنن خدایا به امید تو منم و این یه مادر که عین فرشته هات میمونه خودت حافظش باش       بابایی هم امروز ثبت نام کربلا کرد برا 19فروردین که ببریمت پابوسی امام علی علیه السلام وفرزندان پاکش  ، چه روزیه امروز!!!!!!!!    ...
2 اسفند 1392

32- سلامتی پزشکای عزیز صلوات

برا سلامتی وتوفیقات روز افزون تموم دکترها و جراحاهای خوب و توانمند کشورمون صلوات                                                 ممنون آقای دکتر خالق نژاد طبری عزیز که همیشه آرامش را به ما  هدیه میدین     خدا به دستان شما توانایی و قوت عنایت کنه جراح خوب وعالی کودکان ایران وجهان         ممنون آقای دکتر مالی  عزیزکه با آرامش و دقت کامل و حوصله ی فراوون همیشه معاینه میکنید             ...
1 اسفند 1392

31 - ماه نهم(اولین مروارید)

                                     علی کوچولو  تولد پسر داییش رفت که 4 ساله شده بود                                                                     پرحرفی بلاست ،   کم حرفی طلاست، سکوت راه خداست         باعث افتخارمونه که دکتر گرانقدر و عزیز شهرمون جن...
15 بهمن 1392

30 - ماه هشتم علی پهلوون

علی عاشق نونه خیلی دوس داره نون بخوره ولی وقتی لوچش میکنه و میخووایم ازش بگیریم ویه نون تازه بهش بدیم به شدت به گریه میفته ، هلیمم براش درست کردم خورده ،  آب سیب ،آب انار،  مرغ ،هویج و استخون مرغ برای گاز گرفتن که لثه هاش میخاره، تیلیت نون وماست هم خورده ،   فرنی وسوپ ،برنج وماست ، آب هویج و عدسی ساده ، زرده ی تخم مرغ ، آب کوفته ،آب لیمو شیرین ، موز،سوپ شیر بالاخره حریره بادومم خورد علی کوچولو  وکوفته ومرصع پلو به مناسبت تولد حضرت رسول که درود وسلام خدا براو وبرال پاکش       شنبه 21 دی ماه میخوایم علی رو ببریم دکتر خالق نژاد به فرموده ی خود جناب دکتر برا اون کار کوچی...
8 بهمن 1392

29 - بهترین پاهای دنیا

بهترین پاهای دنیا، اون پاهایی هستن که پیاده راه میفتن به سوی کربلا در اربعین همنوا با حضرت زینب سلام الله علیها و به سوی نجف میرن روزای 28 ماه صفر، خوش به حال زائرا، خوش به حال زائرا کاش من هم با شما در راه کربلا و نجف بودم         انشالله بچه های منم در این راه برن وجزء زائرای ائمه اطهار باشن والبته همه ی بچه های دنیا   ...
7 دی 1392

28 - نشتن و خوردن و...

علی دیروز شنبه 9 آذر کمی نشست وامروز بیشتر تونست بشینه خلاصه داره تمرین نشستن میکنه سوپشم خیلی براش رقیق درست کردم که فقط قووووو رررررت بده که خدا رو شکر خورد چون فکر میکرد سوپ وفرنی هم دارو ء مقاومت میکرد نمیخورد طفلکی از بس چرک خشک کن واستامینوفن خورده همه چی رو دارو میبینه وقتی به قول دخترم دمبرو (دمرو) میذاریمش میتونه خودشو برگردونه یا به قول دختر بزرگم دمروق !!!!     اینم کلاه مامان دوز برا علی آقا یه شلوار آبی هم تو راهه          علی جون غرق نشی ! شنا بلدی؟       دوشب برف اومد حدود 15 آذر چه برف قشنگی خدایا ممنون وشکرت     ...
6 دی 1392

27 - اولین تب

 خیلی حالش بد شده  بود سرش داغ بود و دست وپاهاش یخ بود ناله میکرد گریه میکرد بیحال  بود بدنش شل شده بو د گاهی میلرزید از عملش بیشتر ما رو ترسوند وبا لطف خدا و کمک جناب آقای دکتر یاسر مالی علی به طور کامل حالش خوب شد ممنونم خدا جون وممنون آقای دکتر که خیلی محبت کردین وخیلی زحمت کشیدین ، دکتر گفتن تا 6 ماهگی نوزاد سرما نمیخوره واز این به بعد انواع واقسام ویروسها و میکروبها رو بدنش ممکنه تجربه کنه تا نسبت به اونا مقاوم بشه
4 دی 1392

25 - اولین خوردنی گل پسرم

امروز 30 آبان ماه کلی وایسادم فرنی درست کردم بعد به خاله جونی زنگیدم که یه قاشق چایخوری بدم یا جور دیگه ای ، خاله جونی از تجربیات خوبش برام گفت که اول با لعاب برنج شروع کنم بنابراین فرنی رفت کنار ، آرد برنج وآب رو گذاشتم رو گاز هی قلید و قلید کلی واستادم تا قشنگ لعاب شد ویه قاشق چایخوری دادم خدمت گل پسرم ،نوش جونت عزیزم        ...
12 آذر 1392

24-عمل سوم (بستن کلوستومی)

سلام به همه ی مهربونا ، با دعای خیر شما عزیزان علی کوچولو عمل شد و ما از بیمارستان مرخص شدیم به لطف خدا کار تقریبا دوهفته ای علی ، یک هفته ای انجام شد به طور غیر منتظره و باور نکردنی ،  میدونم که به آبروی شما عزیزان وبا دعای خیر شما که در ایام پاک محرم یاد علی بودید این اتفاق افتاد  .    چندتا عکس از بیمارستان هم در ادامه ی مطلب گذاشتم ممنون همتونم           روز سه شنبه اول محرم با امید به خدای بزرگ رفتیم بیمارستان مهر برای بستری علی جونی       تقریبا ساعت 11 صبح بود که رو تخت بیمارستان قرار گرفت و اا و بیست دقیقه بردنش برا رگ گیری&nbs...
9 آذر 1392
16273 0 21 ادامه مطلب