10 - استرس دوباره بیمارستان
ازحالا که هنوزمهرماه نشده برای آبان ماه که دوباره میخوان علی رو عمل کنن استرس دارم
خدایاچه جوری تحمل کنم
رگ گیری وسرم و گشنگی و تشنگی وآمپول و انما و ...
چشمای علی که به من التماس میکنه شیر بده...
چه جوری علی رو گشنه نگه دارم تا برا عمل آماده بشه
وچه جوری بعداز عمل گشنه بمونه تا بخیه هاش جوش بخوره
خدایا من یه روز گشنگی رو طاقت نیاوردم
گریه های علی ...
یعنی عمل علی خوب انجام میشه؟
یعنی علی عمل رو میتونه طاقت بیاره؟
اگه علی بهوش نیاد چی؟
اگه علی خوب نشه چی؟
میتونه برا سومین بار بیهوشی رو تحمل کنه؟
عملش میگن خیلی سنگینه
چه جوری گشنه نگهش دارم تا شب و دوباره گشنه تا صبح
و این هی تکرار بشه
خدایا می ترسم
خدایا کمکم کن
شاید از استرس زیاده که کمرم گرفته
خدایا من که ازت خواسته بودم منو با بچم آزمایش نکنی
خدایا کاش صدبار منو عمل میکردن ولی علی رونه
خدایا همه ی ترسها ونگرانیهامو به تو میسپارم
همه ی امیدم تویی
هیچ کودکی نگران وعده ی بعدی غذایش نیست
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد
ای کاش من هم مثل او
به خدایم ایمان داشتم
صلواتی نثار روح پاکش