74 - سکککککته مغزی
علی جون دلم شروع کرد لرزیدن و یه خط از دلم رفت پایین و دیگه پاهام حس نداشت حالت خفگی خیلی بدی داشتم اشهدمو خوندم و یه جمله جدید تو اشهد اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله و اشهد ان فاطمٍة سیدة نساء العالمین هنوز خودم باورم نمیشه که دوسکته مغزی رو پشت سر گذاشتم شب 7 / 6 /94 بود که گردنم شروع به چرخیدن کرد به شدت به سمت چپ وقتی سرمو رو متکا گذاشتم و من از بابات کمک میخواستم که با دستای پر زورش سرمو نگه داره که در واقع فکم گرفته بود و هیچ درخواستی ارسال نشده بود حمله دوم که بابات تعریف میکنه خیلی قویت...
نویسنده :
مامان علی جونی
23:03