بسم الله الرئوف ...علیبسم الله الرئوف ...علی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
آبجی بزرگهآبجی بزرگه، تا این لحظه: 21 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره
آبجی کوچیکهآبجی کوچیکه، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

همه ی بچه های من

94- مهد تمشک

خاله نازی و خانم لطفی و اکرم جون  تومهد با علی طوری بودن که علی خداروشکر خیلی مهد رو دوست داشت حتی 5 شنبه جمعه ها میگفت منو ببر بعدا براش عادی شد اسفندماه فقط دوشنبه ها میرفت         رفتارش خیلی بهتر شد کلی شعر و  میوه انگلیسی و حروف الفبای انگلیسی و اعداد انگلیسی یادش دادن دست خاله نازی درد نکنه                                                  ...
1 فروردين 1396

۹۲ _ ورود به مهد تمشک

 مهدتمشک     مهد قران ثقلین از کوچه پشتیمون اسباب کشی کرد به علت اجاره زیاد  مجبور شدم علی حان شمارو به مهد تمشک که سه کوچه بالاتر بود ببرم البته مهد تمشک دیگه رویکرد قرانی نداره  متاسفانه  از اواسط مرداد بردمت تا برا مهر عادت کنی  روز اول یه ربعی داخل مهد بودم تا عادت کنی بعد دیگه خودت راحت بودی  جالبه داداش رو از مهد یاد گرفتی خیلی شیرین به همه میگی داداش به پدرت هم میگی داداش  توپارک هم برا بازی میری به پسرا میگی داداش و باهاشون دوست میشی وچندنفره بازی میکنی هنوز پی پی تو نمیگی  و من هنوز درگیر این قضیه ام  تو مهد هم با پوشاک میری     علی مح...
29 مهر 1395

۹۱ - اولین مهد قران

روز۲۶ تیر ۹۵ مصادف باتولد دخمل دایی سارا چوکولو و تولد بابایی رفتیم مهد قر ان  ولی تو اصلا تو نرفتی و وایسادی به بازی کردن با وسایل بازی اونجا خاله نورا هم خیلی برات وقت گذاشت و زحمتو زیاد کشید  مهد قران ثقلین کوچه پشت خونمونه                                                   ...
1 مرداد 1395

۹۰ -تولد سارا چوکولو

علی به کوچولو میگه چوکولو علی جان امروز شنبه ۲۶ تیر سال۹۵ خدا میخواد یه دختر دایی ناز وچولو بهت هدیه بده خدایا حفظشون کن امروز تولد بابایی هم هست  بالاخره سارا کوچولو به دنیااومد خدایا شکرت           .           ...
26 تير 1395

۸۹ -از پوشک گیری مجدد

علی جونی ماه رمضون تموم شد ومن امروز  شروع کردم از پوشک بگیرمت فعلا که از صبح چیزی یاد نگرفتی ومن صبورانه به تلاشم دارم ادامه میدم  زمستون که شروع کردم موفق نشدم اما حالا تابستونه ۱۷ تیرماه حالا دیگه باید یاد بگیری سه سال و یک ماه ونیمته مادر خدایا کمکم کن این پروژه واقعا برام شکنجه روحیه کمکم کن صبرم بده به راحتی علی یاد بگیره و من راحت بشم ممنونم سپاسگزارم خدای مهربون ۲۳ تیرماه علی دیگه کاملا جیش رو یاد گرفته و میگه ولی پی پی رو ببخشید  هنوز تو شرتش میکنه البته خودشو نگهمیداره و این قضیه منو نگران میکنه خدایا شکرت که علی جیش کردنو یاد گرفت الان یه هفته س که شروع کردم الحمدلله نتیجه گرفتم البته شبها پوشا...
17 تير 1395