همه ی بچه های من

وای مامانم رفت کی باور میکنه حیف شد که علی و نوه هاش مادرجون رو ندیدن علی جان مادرجونت بهشتی بود و ما نفهمیدیم داریم با یه آدم بهشتی زندگی میکنیم وقدرشو ندونستیم چقدر مهربون و با صفا بود چقدر اهل نماز و دعا ونماز شب بود...

علی وقتی مادرم بیهوش بود سه بار درد شدید گرفت به فاصله یه روز درمیان خیلی گریه میکرد تهوع هم داشت نگو که سنگ کلیه در سن ۴ سال و نیم رد میکنه طفلک دیگه بماند ازسنگ شکن بیمارستان مدرس سر درآوردیم و از سنگ شکن بیمارستان پارسیان  البته علی خداروشکر زیر دستگاه نرفت بعد آزمایش هسته ای انجام داد دراسفند ۹۶  حالا باید ببریم دکتر خالق نژاد ارجمند تا جکواب هسته ای رو ببینن

مادرجون کمرشو در ۲۳ آذرماه عمل کرد وتا الان که ۴ دیماه هست هنوز بهوش نیومده تو ای سی یو قلب یه هفته بود بعد انتقالش دادن آی سی یو جراحی بعد از عمل افت فشار بهش دست میده و احیاش میکنن ویرایش عنوان در تاریخ ۲۹ بهمن بوده هرکی میتونه دعا کنه مادر عزیزمو ...

مادرجون ۲۲ آذرماه بستری شد و ۲۳ آذر ماه از ۷ ونیم صبح وارد اتاق عمل شد و ۶ ونیم غروب مستقیم وارد آی سی یو شد بدون اینکه به ریکاوری برسه ،دراتاق عمل بعد از عمل ایست قلبی کرد و احیاش کردن متاسفانه سلولهای مغزش گرسنگی کشیدن و آسیب دیدن و ۲۳ روز بیهوش بود و در تاریخ ۱۵ دی جمعه غروب ساعت ۶ ایست قلبی کرد و فوت کرد و در تاریخ یکشنبه ۱۷ دیماه حدود ساعت دو ونیم  به خاک سپرده شد مادر جون فوت کرد و من هنوز امید به شفاش دارم از حضرت ابوالفضل علیه السلام برا این غم سنگین گریه کمه باید ضجه و ناله زد

اولین نقاشیهای علی قبلا هم یه کلاه کشیده بود این ادمها رو برعکس میکشه اولین نقاشی علی...

...

این اولین نقاشی معنادار علی هست کلاه کشیده وشبیه کلاه هست آبان ماه ۹۶ تونست اینو بکشه عکس عشق عمه زن عمو مهدیه تولد گرفت برای مهیار و علی رو دعوت نکرد...

آموزش امروز کلاس فاطمه جون مرور سوره عصر کار با رنگ انگشتی و قرینه سازی حضور بچه ها در کلاس زبان آموزش تشخیص اعداد از روی ظاهر آنها...

علی در مهد آبان ۹۶...